حلما جونیحلما جونی، تا این لحظه: 14 سال و 3 ماه و 12 روز سن داره

حلما نفس مامان

آذربایجان

من چشم گذاشتم ، اما قرار نبود این بار ، لابه لای خاک و سنگ و تیر آهن قایم شوی ، من باختم عزیزکم ! بیا بیرون ...مامان قول می دهد این دفعه ، به خاطرلباسهای خاکی ات ، دعوایت نکند ... در سوگ هموطنان آذربایجانی
25 مرداد 1391

وای مادربزرگ

فقط اومدم بگم مادربزرگم رفت پیش خدا اولین بار بود میت می دیدم اولین بار بود شستن میت می دیدم اولین بار بود تشیع جنازه می دیدم اولین بار بود گذاشتن میت توی قبر و تلقین را می دیدم و اولین بار بود که از هیچ کدامشانم نترسیدم ...دیگر کسی صدای ناله او را نمی شنود دیگر کسی صدای مادربزرگم را که تاصبح صلوات می فرستاد را نمی شنود جانماز صورتی او برای همیشه جمع شد . نه نماز صبحی و نه نماز شبی در دل تاریکی شب مادربزرگ مهربونم رفت پیش خدا و یا به قول حلما کوچولو رفت پیش امام حسین .  
14 مرداد 1391

عکسهای لو رفته از یک پارتی جنجالی

اين پارتي بمناسبت جشن تولد يكسالگی دختر يكی از برج سازان تهران برپا شده بود. تصاويری كه مشاهده می فرماييد از اين مراسم لهو لعب گرفته شده است. اكثر دختر و پسرهای حاضر در اين پارتی در زمان دستگیری در حالت زننده ای در كنار هم خوابيده بودند . . . . . . . . . . . . . . . . . . . . . . . . . . . . . . . . . . . . . . . . . . . . . . . .       عکس های گرفته شده از اتاق خواب های این پارتی ...
3 مرداد 1391
1